بسیاری از ما ممکن است با واژه "تبعیض" در موقعیت های مختلف روبرو شده باشیم! هنگامی که در یک اداره منتظر انجام امور اداری خود هستیم و فردی بدون رعایت نوبت کار خود را پیش می برد، حس نوعی از تبعیض برایمان تداعی می شود! و یا به هنگام دریافت وام بانکی وقتی با هزار و یک بند و تبصره ی دست و پا گیر روبرو می شویم اما در همان لحظه فردی بدون رعایت هیچ یک از آن تشریفات چندین برابر شما وام بانکی دریافت می کند، حس تبعیضی که علیه شما به کارگرفته شده، ممکن است باعث ناراحتی تان شود!



در فرهنگستان معین "تبعیض" را به " تقسیم و جدا کردن بعضی را از بعضی و یا بعضی را بر بعضی برتری دادن" تعبیر کرده است.



این معنی تعریفی کلی از این عمل به ما می دهد، اما باید دید که در اسناد حقوق بشر "تبعیض" چگونه تعریف میشود؟ و یا چه کسانی و در چه شرایطی قربانی آن هستند و یا اینکه آیا همیشه فقط دولتها عامل تبعیض و نابرابری به شمار می روند؟



از دیدگاه حقوق بشری " تبعیض" به معنی ایجاد هرگونه تمایز، محدودیت و اقدامات ترجیحی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم و بر اساس نژاد، رنگ پوست، تبار خانوادگی، ملیت و یا قومیت، مذهب، جنسیت، مکان محل سکونت ]و مواردی از این دست[ که به قصد یا هدف محرومیت یا ایجاد محدودیت در برخورداری فرد یا افراد از حقوق خود به صورت برابر با دیگران، باشد، می گویند.



شاید چند مثال بتواند به هر چه شفاف تر شدن این موضوع کمک کند.



" مریم دختری است بهایی که قصد دارد برای تحصیل در رشته ی مهندسی معدن در کنکور شرکت کند، اما وی بر اساس دو دلیل تبعیض آمیز از امکان دستیابی به هدف خود محروم شده است!"



دلیل اول اینکه: در ایران بهاییان به دلیل مذهب خود از حق آموزش در سطح دانشگاهی محروم شده اند.



دلیل دوم اینکه: تحصیل در رشته ی مهندسی معدن دارای محدودیت جنسیتی است و دختران در مقایسه با پسران شانس کمتری برای پذیرش در این رشته دارند.



در واقع در این داستان، دو زمینه ی تبعیض آمیز مذهبی و جنسیتی مانع بهره مندی فرد از دستیابی به حقوق خود می شود.



مثال دیگر "علی دارای معلولیت جسمی است و از زمان کودکی مجبور به استفاده از ویلچر برای رفت آمد خود بوده، وی دارای تحصیلات عالی در زمینه ی حسابداری است، اما زمانی که برای استخدام در یکی از بانکها اقدام می کند متوجه می شود واجد تمامی شرایط به جز یک مورد است، برخورداری از سلامت کامل جسمانی!"



در این موقعیت علی، علیرغم داشتن شایستگی تصدی یک موقعیت شغلی اما به دلیل تبعیض بر اساس وضعیت جسمی از حق اشتغال خود محروم می شود.



اما آیا همیشه دولت ها و سازمان های بزرگ می توانند عامل تبعیض به شمار روند؟ قطعا خیر! در برخی شرایط این جوامع هستند که بیشترین تبعیض را علیه گروهی از شهروندان به کار می برند! در بعضی از جوامع اینکه فردی متعلق به یک خانواده یا قوم به اصطلاح اصیل و یا ثروتمند باشد، کافی است که وی از امکانات و خدمات ویژه ای برخوردار شود که دیگران از آن محروم هستند.



" در شهر الف، دو قومیت گوناگون ساکن هستند، یکی از آنها که بزرگتر و دارای ثروت بیشتری است معتقدند از اصالت و جایگاه ویژه ای برخوردارند و قومیت دیگر که از نظر مالی در فقر به سر میبرند در شان آنها نیستند، به همین دلیل ازدواج بین افراد این دو قوم را بین خودشان ممنوع کرده اند."



در این موقعیت شاهد هستیم علیرغم عدم وجود منع قانونی برای ازدواج اما تبعیضی که ریشه در روابط نادرست اجتماعی دارد باعث محرومیت افراد از حق ازدواج شده است.



" مردم در شهر ب معتقدند نیازی نیست دخترها بیشتر از پنج کلاس درس بخوانند و بعد از آن باید در خانه داری به مادر خود کمک کنند و پخت و پز یاد بگیرند تا در خانه همسر آینده ی خود به مشکل برنخوردند."



در واقع این نگاه تبعیض آمیز علیه دختران است که آنها را از بسیاری حقوق خود از جمله حق تحصیل باز میدارد. حتی در ادامه ممکن است به دلیل دختر بودن در سنین پایین مجبور به ازدواج شوند.



در بحث تبعیض بعضا شاهد هستیم که گزینه های تبعیض آمیز در ذهن افراد به عنوان یک امر بدیهی نهادینه شده است، مثلا: خانم ها راننده های خوبی نیستند، آقایون همیشه در کارهای فنی موفق تر هستند، پخت و پز و بچه داری از وظایف زن خانه است. افراد معلول حتی نمی توانند کارهای شخصی خودشان را انجام دهند، سالمندان افرادی هستند که قدرت تصمیم گیری ندارند و بسیاری دیگر از کلیشه ها که می تواند گروههای مختلف را صرفا براساس پیش فرض های نادرست تحت تبعیض قرار دهد و از حقوق خود محروم کند.



اولین تاثیر تبعیض در یک جامعه محرومیت از پتانسیل های موجود به منظور پیشبرد امور و بهبود وضع همان جامعه است.