«نرگس محمدی» سخنگو و نایبرئیس کانون مدافعان حقوق بشر که در زندان زنجان محبوس است، طی نامهای درباره اعمال
فشار دادستانی و سازمان زندانها به دستور نهادهای اطلاعاتی، برای محدودیت تماس تلفنی او با فرزندانش توضیحاتی ارائه کرده است.
این زندانی سیاسی که اخیراً به بیماری کرونا مبتلا شده و از زمان انتقال همراه با ضرب وشتم به زندان زنجان اجازه تماس تلفنی با فرزندانش نداشته است میگوید حق قانونیاش مبنی بر تماس با خانواده، بهانه ای برای تحت فشار گذاشتن آنها شده تا درباره وضعیت او اطلاعرسانی نکنند.
نرگس محمدی مینویسد: «بهراستی اعمال فشارهای طاقتفرسا و بعد دروغ و نيرنگ برای چيست؟ برای شكستن يک زن زندانی محروم از تمام حقوق اوليه انسانیاش.»
او در پایان نامه از دختر و پسر خود طلب بخشش کرده و میافزاید: «با يقين و اعتماد و بهحق میگويم: ای عزيزترينهايم، ايمان داشته باشيد و با صدای رسا عدالتخواهی کنیم.»
✳️ متن کامل نامه نرگس محمدی به شرح زیر است:
از ٣ دی پارسال كه با ضربوشتم بیرحمانه، شبانه به زندان زنجان فرستاده شدم يقين داشتم كه شرايط تحمل حبس دشوارتر خواهد شد. مطالباتم را از طريق مكاتبات با نيروهای امنيتی و قضايی زنجان و تهران شروع كردم. اولين آن شرايط، تلفن به فرزندانم بود كه هيچگاه پاسخی به من داده نشد.
در تاريخ ٩٨/١١/١٦ مقامات قضايی و امنيتی بازديدی از زندان داشتند، از مديركل دادگستری تقاضای صحبت با علی و كيانا را نمودم. گفتند: علی برای تو كليپی بيرون داده كه در رسانهها است. به خانوادهات بگو هرچه موضوع تو را رسانهای كنند وضعيت تو بدتر خواهد شد و دست ما هم بسته میشود. در ملاقات روز ١٥ اسفند با دادستان و مديركل زندان درخواستهايم از جمله كتاب، ملاقات با وكلايم و تلفن به كيانا و علی و شكايت عليه ماموران متعرض را مطرح كردم كه با برخورد تند و قهرآميز دادستان مواجه شدم. وقتی استدلالهايم را گفتم، دادستان به ماموران امنيتی دستور داد تا من را از اتاق بيرون كنند.
١٢ ارديبهشت امسال داديار و منشی حفاظت و اطلاعات زندان به بند آمدند. داديار توضيح داد كه كليه پيگيریهايش منجر به اين شده كه: دادستان اجازه فقط يکبار نوبت تلفن با فرزندانت داده است، ولی زمان تماس بعدی مشخص نيست و مثلاً شايد ٢ ماه ديگر شايد هم دیگر تماسی نداشته باشی. دادستان گفته بستگی به رفتار تو دارد! متوجه شدم كه تلفن علی و كيانا دستمايه اعمال فشار بر من و بچههايم شده است. پاسخ دادم كه من درخواستی مطابق قانون و حقوق شهروندی و انسانی دارم، هفتهای يک نوبت در ساعت مشخص. توضيح دادم در شرايطی كه من ٥ سال فرزندانم را نديدهام و از تلفن نيز محروم هستم، بچههايم نگران و دلتنگاند ولی با شرايط طراحیشده علاوه بر دلتنگی، انتظار و اضطراب هم به آنها تحميل میشود.
كودكان من بيش از ١٣ سال سن ندارند و در غربتاند. سزاوار نيست اينچنين فشار روانی متحمل شوند. داديار گفت: دوباره با دادستان صحبت میكنم. همان روز مديركل سازمان زندانها را در بازديد از بند ملاقات كردم و درخواست تلفنم را مطرح نمودم، كه هرگز مورد قبول مقامات قضايی و امنيتی نشد و ٢٤ ارديبهشت به صراحت اعلام شد كه: دادستان با تلفن هفتگی شما با فرزندانتان موافقت نكرده است.
يادآوری میكنم از تاريخ ٩٤/٤/٢٦ تا ٩٥/٤/٢٦ پس از يک سال محروميت تلفن فرزندانم، بالاخره دست به اعتصابغذا زدم. ١٥ روز بعد از اعتصاب، رئيس اجرای احكام اوين با حضور وكيل محترمم نامه دادستان را به من ابلاغ كردند. آقای جعفری دولتآبادی دستور داده بودند دو هفته يکبار يک تلفن در سلولهای انفرادی ٢٠٩ و در حضور نيروهای امنيتی با بچههای ٩ سالهام داشته باشم. قاطعانه نپذيرفتم. بالاخره بعد از ٤ روز با تلفن هفتهای يکبار در بند موافقت گرديد.
در شرايط بسيار دشوار و هولناک ابتلا به كرونا در تبعيدگاه پر جفای زندان زنجان، مطلع شدم پس از تظلمخواهی فرزندان بیگناهم و موج حمايت افکار عمومی، يكی از مقامات قضايی زندان زنجان اظهار كرده كه من از تلفن با بچههايم امتناع كردم.
اين جمله همانند نمايش دروغ و توطئهآميز و به دور از هر معيار اخلاقی برنامه تلویزيونی ٢٠:٣٠ حکومت است كه استبداد خود را برملا كرد.
این من را به ياد واقعه ديگری انداخت که آبان ماه ٩٦، ارديبهشت و مهر ماه ٩٨ داديار و ماموران اطلاعات در اوين به ديدارم آمدند و هر سهبار تعهدهای عجيب و غريب در رابطه با مرخصی قانونیام از من میخواستند كه به شدت توهينبار و تحقيرآميز و توطئهآلود بود. هر سهبار با درخواستهای غيرقانونی و غيرانسانیشان مخالفت كردم. آيا قوه قضاييه و وزارت اطلاعات میتواند بگويد ما میخواستيم به نرگس محمدی مرخصی بدهيم اما خودش قبول نكرد؟! بهراستی اعمال فشارهای طاقتفرسا و بعد دروغ و نيرنگ برای چيست؟ برای شكستن يک زن زندانی محروم از تمام حقوق اوليه انسانیاش.
به اين ترتيب اعلام میكنم بیاعتنا به نيرنگ و خدعه عوامفريبانه نهادهای بیمرام، بیاخلاق و قانونگريز امنيتی و قضايی، به هيچ دستور نامشروع و استبدادی و مردسالار وقعی نمینهم و سر تسليم فرود نمیآورم و برای تحقق حقوق انسانی تلاش خواهم كرد حتی اگر دل و جانم را در آتش استبداد بسوزانند.
در پايان از دختر و پسرم كه حسرت لحظه به لحظه زندگی من هستند و برای درد هجرانشان واژهای برای توصيفش نمییابم، طلب ببخشش میكنم و با يقين و اعتماد و بهحق میگويم: ای عزيزترينهايم، ايمان داشته باشيد و با صدای رسا عدالتخواهی کنیم.
✳️ نرگس محمدی (بند زنان زندان زنجان)
کانال تلگرامی کانون مدافعان حقوق بشر @DhrcIran